کد مطلب:28237 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:130

نخستین کسی که بیعت کرد












1296. الكامل فی التاریخ: هنگامی كه عثمان كشته شد، یاران پیامبر خدا از مهاجران و انصار، در حالی كه در میان آنان طلحه و زبیر نیز بودند، گِرد آمده، نزد علی علیه السلام رفتند و به وی گفتند: مردم را گریزی از داشتن پیشوا نیست. علی علیه السلام فرمود: «مرا به حكومت بر شما نیازی نیست. هر آن كس را كه برگزیدید، بدان رضایت می دهم».

گفتند: جز تو را برنگزینیم.

بارها نزد او آمد و شد كردند و در آخرین مرتبه به وی گفتند: به درستی كه كسی را شایسته تر از تو بر امر حكومت نمی شناسیم كه از تو پیشتازتر [ در اسلام] و به پیامبر، نزدیك تر باشد.

آن گاه امام فرمود: «چنین مكنید! اگر من وزیر باشم، بهتر از آن است كه امیر باشم».

آنان گفتند: به خدا سوگند، هیچ كاری انجام نمی دهیم، مگر آن كه با تو بیعت كنیم.

فرمود: «پس در مسجد؛ چرا كه بیعت من، پنهانی نخواهد بود و جز در مسجد، انجام نخواهد شد».

در این هنگام، امام در خانه اش بود و گفته شده در بُستان بنی عمرو بن مبذول بود.

آن گاه حضرت به سوی مسجد روانه شد، در حالی كه عبایی بر دوش و لباسی بلند برتن و عِمامه ای از خَز بر سر داشت و كفش هایش در دستش بود و بر كمانی تكیه كرده بود. سپس مردم، با وی بیعت كردند.

نخستین كسی كه بیعت كرد، طلحة بن عبیداللَّه بود. حبیب بن ذؤیب، به وی نگاه كرد و گفت: پناه بر خدا! نخستین دستی كه برای بیعت دراز شد، دستی علیل و ناتوان بود. این كار، به سامان نرسد! سپس زبیر بیعت كرد.

علی علیه السلام به آن دو فرمود: «اگر دوست دارید، شما با من بیعت كنید و اگر می خواهید، من با شما بیعت كنم؟».

گفتند: ما با تو بیعت می كنیم.[1].

1297. الجمل - به نقل از زید بن اَسلَم -: طلحه و زبیر، نزد علی علیه السلام آمدند، در حالی كه به باغ های [ اطراف] مدینه پناه برده بود. آن دو بر وی وارد شدند وگفتند: دستت را بیاور تا با تو بیعت كنیم؛ زیرا مردم، تنها به [ خلافت] تو رضایت می دهند.

امام به آن دو فرمود: «مرا نیازی به این امر نیست. اگر برای شما دو نفر، وزیر باشم، بهتر از آن است كه بر شما امیر باشم. هریك از شما كه می خواهد دستش را بیاورد، تا با او بیعت كنم».

آن دو گفتند: مردم، غیر از تو را انتخاب نكنند و از تو عدول نكنند. دستت را بیاور تا به عنوان نخستین افراد، با تو بیعت كنیم.

امام فرمود: «بیعت من پنهانی نخواهد بود. مهلت دهید تا به مسجد درآیم». گفتند: در این جا با تو بیعت كنیم و سپس در مسجد هم بیعت خواهیم كرد. پس به عنوان نخستین افراد، با وی بیعت كردند. آن گاه، مردم با وی بر منبر بیعت كردند كه پیشاپیش آنان، طلحة بن عبیداللَّه بود كه دستی معلول داشت. طلحه بر منبر بالا رفت و با علی علیه السلام دست داد.

مردی از بنی اسد كه فال بَد می زد، ایستاده بود و نگاه می كرد. چون دید نخستین دستی كه بیعت كرد، معلول است، گفت: «إنَّا للَّهِ وَإنَّا إلَیْهِ راجِعُون»! نخستین دستی كه با امیرمؤمنان بیعت كرد، معلول بود. دور نیست كه این امر، سامان نگیرد.

سپس طلحه و زبیر [ از منبر] فرود آمدند و دیگر مردمان، بیعت نمودند.[2].

1298. الامامة و السیاسة - در گزارش بیعت امام علی علیه السلام -: نخستین كسی كه بر منبر رفت، طلحه بود. او با دستش كه انگشتانی معلول داشت، با او بیعت كرد. علی علیه السلام، آن را به فال بَد گرفت و فرمود: «چه قدر سزاوار است كه این بیعت، شكسته شود!». سپس زبیر، سعد و تمامی یاران پیامبرصلی الله علیه وآله بیعت كردند.[3].

1299. العقد الفرید: هنگامی كه عثمان بن عفّان كشته شد، مردم شتابان به سوی علی بن ابی طالب علیه السلام آمدند و جمعیّت، برای بیعتْ گِرد او اجتماع كردند. سپس علی علیه السلام فرمود: «این امر، به دست شما نیست؛ بلكه حقّ بَدریان است كه بیعت كنند». آن گاه فرمود: «طلحه و زبیر و سعد كجایند؟». پس آنان آمدند و بیعت كردند و سپس مهاجران و انصار و دیگر مردمان، بیعت كردند. این واقعه، در روز جمعه سیزدهم ذی حجّه سال سی و پنجم اتّفاق افتاد.

نخستین كسی كه بیعت كرد، طلحه بود. انگشتان [ دست] وی معلول بود. علی علیه السلام، آن را به فال بد گرفت و فرمود: «چه قدر شایسته است كه این بیعت، شكسته شود!».[4].

1300. المناقب - به نقل از سعیدبن مسیّب -: علی علیه السلام بیرون رفت و وارد خانه اش شد. مردم، با شتاب، به سوی وی آمدند و صحابیان پیامبر خدا شعار می دادند كه: «علی، امیرمؤمنان است»، تا آن كه به خانه وی وارد شدند و گفتند: با تو بیعت می كنیم. دستت را دراز كن. چاره ای از زمامدار نیست.

آن گاه علی علیه السلام فرمود: «این، در اختیار شما نیست. این، حقّ بدریان است. هر آن كس كه اهل بدر بدو راضی شوند، خلیفه خواهد بود». كسی از بدریان نماند، جز آن كه نزد علی علیه السلام آمد. آن گاه گفتند: ما كسی را جز تو سزاوارتر بر امرِ حكومت نمی دانیم. دستت را دراز كن تا با تو بیعت كنیم.

سپس علی علیه السلام فرمود: «طلحه و زبیر كجایند؟». نخستین كسی كه بیعت كرد، طلحه بود كه با دستْ بیعت نمود. انگشتان [ دست] طلحه، معلول بود. علی علیه السلام آن را به فالِ بد گرفت و فرمود: «چه قدر سزاوار است كه این بیعت، شكسته شود!». سپس زبیر، سعد و یاران پیامبرصلی الله علیه وآله بیعت كردند.[5].









  1. الكامل فی التاریخ: 302/2، تاریخ الطبری: 428/4، نهایة الأرب: 10/20.
  2. الجمل: 130.
  3. الإمامة والسیاسة: 66/1.
  4. العقد الفرید: 311/3.
  5. المناقب: 11/49، اُسد الغابة: 3789/107/4، كشف الغمّة: 78/1.